نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار جامعه شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران شمال
2 دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران
3 دانشیار جامعه شناسی سیاسی، عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Today, in the field of social sciences and political science, many theoretical and field studies is concentrated on the discussion of democratic political culture. In our society due to the existence of an authoritarian political structure and the lack of formation of democratic institutions has led to a lack of democracy. Therefore, this research seeks to examine the role of social capital in the attitude towards democratic culture among citizens of Semnan. Two variables of media literacy and universality also considered as a secondary independent variable. The present study is of descriptive –casual type. The research method is survey. Statistical population includes all the citizens of Semnan in 2018 . Sampling was done with the combination of disproportionate stratified sampling and cluster sampling. The sample size was 383 using Cochran's formula. The data are collected by a questionnaire and interview. Research findings suggest that; the more social capital, media literacy and universality, the attitude towards democratic culture is more accepted and vice versa.
Key words: attitude towards democratic culture, social capital, media literacy, universality, citizens of Semnan.
کلیدواژهها [English]
موضوع گذار به دموکراسی به سالهای پس از انقلاب فرانسه در سال 1789 برمیگردد که بعد از آن کشورهای دارای نظام استبدادی به دموکراسی تمایل پیدا کردند. کشور ما هم از جمله این کشورهاست که در جهت گذار به دموکراسی در قالب چهار موج (انقلاب مشروطیت، نهضت ضد استعماری نفت، انقلاب اسلامی 57 و خرداد 76) تلاشهایی را به منصه ظهور رسانیده است. و علیرغم تلاشهای صورت گرفته در طی صد سال، به نظر میرسد که دموکراسی در ایران تحکیم نشده و هماکنون ایران باید در مقوله کشورهایی قرار گیرد که برخی و نه همۀ ویژگیهای نظام سیاسی دموکراتیک را احراز کردهاند (Tessler, 2002: 24).
اگر دموکراسی در ایران نهادینه نشده، ممکن است یکی از دلایل آن سطوح پائین نگرشها و رویکردهای سیاسی دموکراتیک در بین شهروندان جامعه ایرانی باشد، زیرا اگر توسعه دموکراتیک را به دو بخش سختافزاری (نهادها و ساختارهای سیاسی دموکراتیک) و نرمافزاری (فرهنگ سیاسی) تقسیم کنیم، میتوان گفت که ساختار دموکراتیک بدون فرهنگ دموکراتیک نمیتواند اتفاق افتد و نهایتاً به استقرار دموکراسی بیانجامد.
سرمایه اجتماعی یک پدیده ذهنی است که از مجموعهای از ارزشها و نگرشهای مؤثر یا تعیینکننده شهروندان در مورد نحوه ایجاد ارتباط با یکدیگر تشکیل شدهاست، نگرشها و ارزشهای مربوط به اعتماد و بده-بستان بین افراد بهطور ویژهای مهم هستند. زیرا اینها برای ثبات اجتماعی و سیاسی و همکاری اهمیت اساسی دارند.
بهاینترتیب سرمایه اجتماعی بر آن دسته از نگرشها و ارزشهای فرهنگی تأکید میکند که شهروندان را به همکاری، تفاهم و همدلی با یکدیگر متمایل میسازد، یعنی رفتار با همدیگر بهعنوان همشهریان تا بیگانگان. بنابراین مؤلفه سرمایه اجتماعی اهمیت دارد، زیرا نیرویی را به وجود میآورد که باعث همدلی و پیوند اعضای جامعه با یکدیگر میگردد و افراد را از محاسبهگران خودخواه و خودپرست و دارای وجدان اجتماعی و حس تعهد متقابل ضعیف به اعضای جامعهای که دارای منافع و تصورات مشترک درباره روابط اجتماعی و حس مشترکاند تغییر میدهد. اتحاد بین افراد جنبههای اساسی سرمایه اجتماعی هستند همانگونه که زیمل (1950) نوشت: اعتماد یکی از مهمترین نیروهای ساختگی در جامعه است.
در پژوهش حاضر که برخی از ابعاد سرمایه اجتماعی مورد مداقه قرار میگیرند، این مقوله میتواند از این نظر که سبب انسجام اجتماعی از طریق مفهوم اعتماد و مشارکت اجتماعی، میگردد، نقش مهمی در بین شهروندان داشته باشد. ازنقطهنظر کارکردی، اهمیت سرمایه اجتماعی در آن است که بار مثبت و نتایج مفیدی را برای ساختارهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی (با داشتن سرمایه اجتماعی مثبت و کارا) به دنبال داشته و سبب وحدت، انسجام اجتماعی و رسیدن به اهداف مؤثری در جامعه میشود.
به همراه بعد نظری فرهنگ دموکراتیک، سرمایه اجتماعی که خود مقولهای مهم در شکلگیری فرهنگ دموکراتیک است، در ایجاد ارزشها و رفتارهای دموکراتیک، انجمنهای داوطلبانه، در زمینه مشارکت اجتماعی و سیاسی نیز میتواند نقشآفرین باشد و دارای کارکردهایی مفید و پشتوانهای مثبت و پایدار از نظر سیاسی برای یک نظام سیاسی دموکراتیک گردد و بدین ترتیب شرایط تحقق دموکراسی را فراهم آورد.
این پژوهش، با هدف مطالعه بررسی ابعاد گوناگون سرمایه اجتماعی و نگرش به فرهنگ دموکراتیک، به دنبال شناخت ابعادی از سرمایه اجتماعی است که از نگرش شهروندان شهرستان سمنان میتوانند به فرهنگ دموکراتیک بیانجامند و زمینههایی از ابعاد فرهنگ سیاسی دموکراتیک که نهایتاً منجر به تعمیق دموکراسی میشوند، موردمطالعه قرار گیرند. بنابراین سؤال اصلی پژوهش این است که آیا سرمایه اجتماعی با نگرش به فرهنگ دموکراتیک رابطه معناداری دارد؟
الف- پیشینه تحقیق
در پژوهش حاجیزاده (1397)، بین سرمایه اجتماعی و نگرش به دموکراسی در بین دانشجویان دانشگاه تهران رابطه وجود دارد. بین انواع اعتماد، مشارکت در نهادهای مدنی، شبکه هنجارها و اعتماد متقابل با نگرش به دموکراسی در بین دانشجویان دانشگاه تهران نیز رابطه معنیداری وجود دارد. ذوالفقاری (1394) سرمایه اجتماعی را در قالب چهار بُعد اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی و آگاهی بررسی و تأثیر هریک از این ابعاد را بر نگرش به دموکراسی سنجیده است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی و نگرش به دموکراسی به لحاظ آماری رابطه وجود دارد به این معنی که بین سرمایه اجتماعی و نگرش به دموکراسی بین دانشجویان دانشگاههای سراسری، علومپزشکی، آزاد اسلامی، پیام نور در جمهوری اسلامی ایران به لحاظ آماری رابطه وجود دارد. تحقیق نجات محمدیفر و نجفی (1393) نشان میدهد سرمایه اجتماعی و مشروعیت نظام سیاسی کشور ارتباط معناداری دارد به این صورت که سرمایه اجتماعی با مشروعیت سیاسی در دو بعد عقلانی و کاریزماتیکی آن رابطه معنادار دارد امّا با بُعد سُنتی از مشروعیت سیاسی این معناداری وجود ندارد. تحقیق عظیمی (1391) نشان میدهد با افزایش سرمایه اجتماعی در میان دانشجویان، سطح شهروندی دموکراتیک آنان نیز افزایش مییابد. از طرف دیگر با افزایش اعتماد اجتماعی، بعد نگرش شهروندی دموکراتیک که ناظر بر حقوق شهروندی است افزایش مییابد. و با افزایش مشارکت مدنی، بعد رفتاری شهروندی دموکراتیک که ناظر بر تکلیف شهروندی است نیز بیشتر میشود. کلانتری (1391) میزان رواج فرهنگ سیاسی دموکراتیک را با تأکید بر سه ارزش دموکراتیک: تساهل، مدارا، و مشارکت سیاسی بررسی میکند. برای تحلیل تحولات فرهنگ سیاسی، میزان رواج این سه ارزش دموکراتیک در سه نسل از مردم ساری: نسل اول افراد 17 تا 33 سال، نسل دوّم افراد 34 تا 47 سال و نسل سوّم افراد 48 سال و بالاتر، بررسی شده است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که تمایل به ارزشهای دموکراتیک در هر سه نسل زیاد است و به این لحاظ میتوان در فرضیه ثبات ارزشهای سیاسی نسلها تردید داشت و این فرضیه را مطرح کرد که نسلها میتوانند در اثر تغییرات اجتماعی، ارزشهای خود را تغییر دهند.
کوهن و همکاران[1] (2017)، به این نتیجه رسیدند که آینده دموکراسی در آمریکا بر حمایت جمعی از نهادهای آن و ماهیت همهجانبه شهروندی دموکراتیک تأکید دارد. هنگامیکه شهروندان به طور کلی سیستم را مشروع و قابل تحمل میبینند، با وجود سرسختترین دشمنان آن، دموکراسی میتواند ثبات قابلتوجهی به دست آورد. اما وقتیکه این پایههای فرهنگی فرسایش یابد، سرنوشت دموکراسی خیلی مشخص نیست. گزارش سازمان «مرسی کورپ» (2017) نشان میدهد که سرمایه اجتماعی-هنجارها، روابط و شبکههایی که افراد را قادر به عملکرد جمعی میسازد- به طور فزایندهای با توسعه مثبت و نتایج خوب زیستن ارتباط دارد. جوامع با سرمایه اجتماعی بالاتر، سلامت بیشتر، درگیریهای خشونتآمیز کمتر و جرم کمتر، دسترسی به تحصیلات بیشتر و رشد اقتصادی بیشتری را تجربه میکنند. شواهد حاکی از آن است که جوامعی که سرمایه متنوعی از شبکههای اجتماعی و انجمنهای مدنی را در اختیار دارند، در موقعیت بهتری برای مقابله با فقر و آسیبپذیری، حل اختلافات و استفاده از فرصتهای جدید قرار دارند. ویجیان پیلای و همکاران[2] (2011) که در فاصله سالهای 2006-2005 در پیمایشی در چهار کشور آمریکای لاتین به سنجش رابطه سرمایه اجتماعی و نگرشهای دموکراتیک پرداختهاند، ارزشهای دموکراتیک را با چهار سؤال درباره 1- میزان دموکراتیک بودن قوانین محلی، 2- نگرش به آزادی اندیشه، 3- نگرش به آزادی بیان و 4- نگرش به آزادی مذهب موردسنجش قرار دادهاند. الکس وان سیکل[3] (2003) بهمنظور بررسی تأثیر فعالیت در انواع مختلف سازمانهای جامعه مدنی (سیاسی، اجتماعی و اقتصادی) بر توسعه فرهنگ سیاسی دموکراتیک از دادههای موج 1995-1997 درباره پیمایش ارزشهای جهانی در ده کشور آمریکای لاتین استفاده کرد. در این تحقیق، ارزشها و هنجارهای دموکراتیک (بحث سیاسی، اعتماد میان فردی، مدارا و حمایت از نهادهای دموکراتیک) بهعنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شدهاند. نتایج تحلیل دومتغیری نشان داد که رابطه معناداری بین مشارکت در سازمانهای جامعه مدنی و بحث سیاسی، اعتماد سیاسی و حمایت از دموکراسی وجود دارد.
ب- مبانی نظری
جمعبندی نظرات جامعهشناسان کلاسیک و مدرن در ارتباط با سرمایه اجتماعی و فرهنگ دموکراتیک حکایت از آن دارد که هر یک به برخی از ابعاد سرمایه اجتماعی تأکید نمودهاند. لذا با نگرش به نقطهنظرهای هر کدام بهطور مجمل، و ارتباطی که بین این ابعاد و فرهنگ دموکراتیک وجود دارند، میتوان مؤلفههای موردنیاز را شناخت.
مارکس سعی میکند تا قوتها و ضعفهای همبستگی بین طبقه تحت سلطه را تبیین کند، او در تبیین این همبستگی میان طبقات مختلف و تبیین انسجام میان طبقات «درخود» و «برای خود» بهنوعی از مؤلفههای سرمایه اجتماعی بهره میبرد (Lin, 1992).
دورکیم معتقد است که اعضای جامعه با پیوندهایی که ورای پیوندهای بزرگتر قرار دارند به یکدیگر پیوسته میشوند و تشکیل جامعه میدهند. او به بیان اهمیت اخلاق برای حفظ و تقویت گروههای انسانی پرداخته و معتقد است که پیوندهای سُستشده و اخلاقی در برخی موارد، بهجز با برقراری یک انضباط تازه و تثبیتشدنی پایههای آن مُیسر نیست (دورکیم، 1381).
دوتوکویل بر تعامل در انجمنهای داوطلبانه بهعنوان نوعی چسب اجتماعی که باعث پیوستگی جامعه میشود، اشاره میکند. او در کتاب دموکراسی در آمریکا به مؤلفههای مذکور جهت برقراری دموکراسی اشاره دارد. توکویل با تفاوت در نوع تعاملات میان افراد در جوامع آمریکا و اروپا، به پیوستگی اجتماعی که یکی از مؤلفههای سرمایه اجتماعی است، توجه دارد.
زیمل بر معاملات متقابل اشاره میکند که این نوع از سرمایه اجتماعی بر پویائی عضویت گروهی متمرکز است. معاملات متقابل، تعهدات و انتظاراتی هستند که با پشتوانه هنجارها که از راه مبادله بین شبکههای اجتماعی پدیدار میشوند، به دست میآید. او از بده-بستان در ارتباطات متقابل اجتماعی بحث میکند.
از نظر وبر سرمایه اجتماعی، مبتنی بر تمایزی است که وبر میان عقلانیت ذاتی و رسمی در بازار تعاملات و اعتماد لازمالاجرا، قائل است. بدینمعنا که نهادهای رسمی از سازوکارهای قانونی و عقلانی بهره میبرند، در حالی که گروههای خاصگرایانه از روشهای اجتماعی استفاده میکنند.
از نظر بوردیو، سرمایه اجتماعی بهعنوان مجموع منابع بالقوه و بالفعلی است که اعضای یک گروه را به هم پیوند داده و هر یک از اعضاء را برای مراجعه به سرمایه اجتماعی مشترک آماده میکند، جایگاهی که برای سرمایه اجتماعی در نظرگاه بوردیو وجود دارد بر گستره پیوندها یا شبکههای اجتماعی استوار است (Bourdieu, 1986). بوردیو معتقد است که ارزشهای ارتباطی یک فرد یا حجم سرمایه اجتماعی یک عامل به تعداد ارتباطات فعالشده و حجم سرمایه فرهنگی، اقتصادی هر ارتباط بستگی دارد. و برای نمایش تعامل بین ارتباطات و سرمایه مالی و فرهنگی، اعضای حرفههایی مانند پزشکان و وکلا را مثال میزند که با بهرهگیری از سرمایه اجتماعی (ارتباطات، مقبولیت و اقدام) اعتماد و اطمینان مشتریان را در یک سطح بالای جامعه بهدست میآورند.
فوکویاما معتقد است که قدرت و کارایی سرمایه اجتماعی در یک جامعه به میزان پای بندی اعضای جامعه به هنجارها و ارزشهای مشترک و توانایی آنها برای چشمپوشی از منافع شخصی و در راستای خیر و سعادت همگانی بستگی دارد. از نظر فوکویاما سرمایه اجتماعی مجموعهای از ارزشها و هنجارهای غیررسمی که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میان آنها مجاز است، در آن سهیم هستند. اعتماد، ارزشها و هنجارهای مورد تأکید فوکویاما بهعنوان عوامل مهم تشکیلدهنده سرمایه اجتماعی خواهند بود (کتابی و همکاران: 1383).
از دیدگاه پاتنام از خصیصههای مهم سرمایه اجتماعی این است که پیوند میان افراد را تقویت میکند و همکاری جمعی، اعتماد اجتماعی و قابلیت مدنی آنها را افزایش میدهد. پاتنام مقوله سرمایه اجتماعی را مرتبط با جمع و جامعه میداند و آن را بهعنوان یک کالای عمومی معرفی میکند، به نظر او سرمایه اجتماعی نتایج سودمندی همانند افزایش امنیت، کاهش جرم و افزایش مشارکت سیاسی را برای جامعه تسهیل میکند. از نظر او اعتماد و ارتباط متقابل در شبکههای اجتماعی بهعنوان منابعی هستند که در کنشهای افراد جامعه وجود دارند. اعتماد مردم به یکدیگر، مردم به حکومت و نهادهای اصلی جامعه، اعتماد نهادهای مذکور به یکدیگر و اعتماد حکومت و این نهادها به مردم، وجوه مختلف اعتماد اجتماعی را تشکیل میدهند. از طرف دیگر درستکاری، صداقت، انصاف و عدالت، ارزشهای اعتمادآفرین هستند که میتوانند همکاری بین مردم و نهادهای مختلف را فراهم سازند. پاتنام عناصر سرمایه اجتماعی را تعهد و اعتماد متقابل، ارزشها و هنجارهای مشترک، احساس تعلق، صداقت، تعاملات اجتماعی و مواردی از این قبیل میداند که آنها را در سه مؤلفههای اصلی یعنی: اعتماد، هنجارها و شبکهها، جمعبندی میکند. پاتنام همچنین بر دو نوع شبکه افقی (مساوات طلب) و عمودی (انحصارطلب) اشاره میکند. در شبکههای افقی شهروندانی عضویت دارند که از قدرت و وضعیت برابری برخوردارند و از نظر او شبکههای افقی در قالب مشارکت مدنی، یکی از اشکال ضروری سرمایه اجتماعی هستند و هر چه این شبکهها در جامعه متراکمتر باشند، احتمال همکاری مردم در جهت رسیدن به منافع متقابل بیشتر است (پاتنام،1380).
به اعتقاد لین سرمایه اجتماعی از طریق روابط اجتماعی به دست میآید. او سرمایه اجتماعی را از خلال نوع شبکهها، ماهیت و خصوصیت روابط و پیوندهای موجود میان افراد توضیح میدهد. و معتقد است که سرمایه اجتماعی در تولید اعتبار اجتماعی برای افراد نقش مهمی دارد (Lin, 2001).
پاکستون سرمایه اجتماعی را در بردارنده دو مؤلفه مهم که معرف تقسیم سُنتی ساختار و محتوا در نظریه اجتماعی و نیز ابعاد کمی و کیفی سرمایه اجتماعی هستند، میداند. او با توجه به این دو مؤلفه، سرمایه اجتماعی را در قالب ارتباط متقابل بین افراد و اعتماد متقابل و هنجارها و عواطف مثبت موردتوجه قرار میدهد (غفاری، 1389).
از دیدگاه گیدنز اعتماد در نظامهای مدرنیته متأخر، اعتماد غیرشخصی و به دیگران ناشناس یا بهعبارتدیگر «بیتوجهی مدنی» جنبه بنیادی روابط اعتماد و بین فردی است که از ماهیت رشد یابنده نظامهای انتزاعی ریشه گرفتهاند. در این شرایط جلب اعتماد بهجای حفظ اعتماد در نظامهای گذشته اهمیتی اساسی مییابد. به اعتقاد گیدنز در فرهنگهای سُنتی چهار زمینه محلی در ارتباط با اعتماد غالب هستند (نظام خویشاوندی، اجتماعات محلی، سُنت، کیهانشناسی مذهبی). گیدنز همچنین معتقد است که ارتباط ناب منوط به اعتماد متقابل است و اعتماد متقابل هم به نوبه خود رابطه نزدیکی با صمیمیت دارد. او معتقد است که در جوامع جدید و فاصلهگیری زمانی- مکانی اعتماد بسیار مهم است. نیاز به اعتماد با این فاصلهگیری ارتباط دارد (گیدنز،1377).
با توجه به گزینش برخی از دیدگاههای مرتبط با سرمایه اجتماعی (تعداد دیدگاهها بسیار بیشتر است) و بررسی اجمالی آن، میتوان برخی از دیدگاههای مرتبط با فرهنگ دموکراتیک را نیز مدنظر قرار داد:
پاتنام بر اساس یک بررسی پژوهشی تطبیقی عملکرد نهادهای حکومت در ایتالیا (شمال و جنوب)، معتقد است که وجود زمینه مناسب و بخصوص وجود سنتهای مدنی است که موجب مشارکت شهروندان در مسائل عمومی، پیروی از قوانین و نیز ایجاد شبکههای اجتماعی و سیاسی افقی شدهاند. این عوامل به همراه درستکاری و همبستگی، جوامع مدنی دموکراتیک را ایجاد نمودهاند (پاتنام، 1379). پاتنام بر عامل فضیلت مدنی تأکید میکند، فضیلت مدنی شامل اقدامات و فعالیتهایی مانند مشارکت اجتماعی و سیاسی، اطاعت از قانون، همکاری، تعهد به منافع عامه مردم است. از دیدگاه پاتنام سرمایه اجتماعی نهفته در هنجارهای شبکههای مشارکت مدنی پیششرط توسعه اقتصادی، گسترش فرهنگ سیاسی دموکراتیک و در نهایت حاکمیت کارآمد و دموکراتیک خواهد بود (پاتنام،1380).
نئوتوکویلیها بر وجه ساختاری سرمایه اجتماعی تأکید دارند و سرمایه اجتماعی را همانند انجمنها و تشکلهای مدنی برابر مینگارند (پاتنام1379). از نظر تز اجتماعگرایان هنگامیکه تعداد این انجمنها و تعداد اعضایشان در جامعه افزایش یابد، آنها به انتشار ارزشهای اخلاقی و اجتماعی از جمله اعتماد کمک خواهند کرد و این انجمنها به همراه ارزشهای مدنی یا فرهنگ دموکراتیک که در جامعه انتشار میدهند، عامل کلیدی در گسترش و عملکرد دموکراسی خواهند بود.
آلموند و وربا نیز در کتاب فرهنگ سیاسی تأکید میکنند که افرادی که عضو نهادهای داوطلبانه هستند، احساس شهروندی بیشتری داشته و در مسائل سیاسی و اجتماعی نیز هم آگاهی و هم مشارکت بیشتر خواهند داشت «همانگونه که توکویل بیان میدارد نهادهای داوطلبانه باعث ایجاد بستر گفتگو هم در درون خود و هم به سبب رقابت بین گروهی با نهادهای دیگر، سبب تقویت فرهنگ گفتگو، تساهل و بده بستان خواهند شد و زمینه مشارکت سیاسی و اجتماعی را برای شهروندان فراهم خواهند کرد» (Almond & Verba, 1963).
هابرماس به بررسی نقش رسانهها در گسترش فرهنگ دموکراتیک پرداخته است. وی در بحث از حوزه عمومی معتقد است که اگر حوزه عمومی تحت سلطه و سیطره تعداد معدودی از رسانهها و تشکیلات عظیم و قدرتمند قرار گیرد، این حوزه بهوسیله و ابزاری برای دستکاری منافع و اذهان عمومی تبدیل میشود و هر گروه ذینفع خاصی میکوشد با دست پیدا کردن بر وسایل ارتباطجمعی، منافع خصوصی را بهعنوان منافع عمومی جلوه دهد که این تأثیرپذیری منفعلانه، یکی از ویژگیهای حکومتهای توتالیتر و اقتدارگر است، که بهسادگی مردم را به گلههای رام شدنی تبدیل میکنند (هابرماس، 1384).
یونسکو در سی و چهارمین جلسه اجلاس عمومی خود در سال 2007، مدیران خود ر ا به حمایت بیشتر از سواد رسانهای و اطلاعاتی با هدف ارائه فرصت به کاربران برای قضاوت آگاهانه در خصوص رسانه و منابع اطلاعاتی و گسترش مشارکت مدنی در رسانهها ، دعوت کرد (ویلسون[4] و همکاران، 2013). یونسکو بر این باور است که سواد رسانهای و اطلاعاتی نقشی مهم در ایجاد یا توسعه فرهنگ دموکراتیک و جوامع مدنی فعال دارند (یونسکو، 2007). سواد رسانهای را میتوان قدرت مخاطب در تجزیهوتحلیل پیامهای رسانههای مختلف همراه با نگاه انتقادی به محتوی آنها دانست. درواقع میتوان گفت سواد رسانهای شناخت عمیقی از آنچه در فضای رسانهای میگذرد به ما میدهد (طلوعی، ۷:۱۳۹۰). در جهان رسانهای به میزان زیادی از پیامهای رسانهای اشباع میشویم و این وضعیت ایجاب میکند تمهید ویژهای مانند آموزش سواد رسانهای برای مدیریت اطلاعات در نظر بگیریم. سواد رسانهای میتواند به مخاطبان رسانهها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانهای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن، سواد رسانهای کمک میکند تا از سفره رسانهها بهگونهای هوشمندانه و مفید بهرهمند شد (شکرخواه، ۱۳۸۵).
با عنایت به چارچوب نظری فوق میتوان گفت که: در تحقیق حاضر در جمعبندی کلی، دیدگاه اصلی غالب، دیدگاه پاتنام در مقوله سرمایه اجتماعی و دیدگاه روزنبام و مانهایم در مقوله فرهنگ سیاسی دموکراتیک خواهد بود.
باتوجه به چارچوب نظری فوق، فرضیههای زیر مورد بررسی قرار گرفتند:
1- به نظر میرسد میان سرمایه اجتماعی و نگرش به فرهنگ دموکراتیک رابطه معناداری وجود دارد.
2- به نظر میرسد میان سواد رسانهای و نگرش به فرهنگ دموکراتیک رابطه معناداری وجود دارد.
3- به نظر میرسد میان عامگرایی و نگرش به فرهنگ دموکراتیک رابطه معناداری وجود دارد.
پ- روش انجام تحقیق
روش پژوهش، پیمایش است. با توجه به موضوع تحقیق میتوان گفت که نوع پژوهش توصیفی و علّی است. جمعآوری اطلاعات از افراد خانوادههای ساکن در شهرستان سمنان صورت میگیرد، بنابراین واحد مشاهده فرد (یکی از افراد خانوادههای ساکن در این شهر) است. ازآنجاکه در مورد افراد، بررسی و تحلیل صورت میگیرد و تعمیم نتایج به افراد است، سطح تحلیل خُرد است. پژوهش حاضر، مقطعی است، زیرا در یک مقطع زمانی مشخص یعنی سال 97 صورت گرفت. همچنین ازآنجاکه مطالعه روی جمعیتی وسیع (شهروندان سمنانی) صورت گرفت، تحقیق از نظر میزان ژرفایی از نوع پهنانگر است. در نهایت با توجه به اینکه به دنبال شناخت و کمک به حل مسئلهای اجتماعی است در دسته تحقیقات کاربردی قرار میگیرد.
جامعه آماری پژوهش حاضر که از آن نمونهای نمایا یا معرف به دست میآید، شهروندان20 سال به بالای ساکن در شهرستان سمنان است که، بر اساس آمار و اطلاعات جمعیتی، سازمان مدیریت و برنامهریزی استان سمنان و بر اساس سرشماری95 ، برابر 142264 نفر است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 383 نفر به دست آمد.
انتخاب نمونه با تلفیق نمونهگیری خوشهای و طبقهبندی نامتناسب صورت گرفت. به این صورت که شهرستان سمنان به پنج منطقه شمال، مرکز، جنوب، شرق و غرب براساس نقشه جغرافیایی تقسیم گردید. تعداد حوزههای موردمطالعه بر اساس سرشماری سال95، در شهرستان سمنان 149حوزه است. با توجه به تعداد حوزههای سرشماری (149 حوزه)، تعداد 50 حوزه انتخابی (1/3) بهطور تصادفی و بر اساس توزیع میزان جمعیت انتخاب گردید که این تعداد در هر منطقه نیز مشخص میباشند. تعداد و میزان کل جمعیت 50 حوزه انتخابی سرشماری برابر 74371 نفر است که توزیع آن در هر منطقه آورده شده است. برای بررسی تعداد نمونههای موردمطالعه در حوزههای انتخابی، در هر حوزه تعدادی بلوک، بر اساس نقشههای موجود بهطور تصادفی، تعیین شد و بر اساس تعداد بلوکهای انتخابشده تعداد خانوارهای هر بلوک مشخص شدند.
1- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
نگرش به فرهنگ دموکراتیک: طبق نظر مانهایم فرهنگ دموکراتیک عبارت است از اصولی هم چون برابری ماهوی همه انسانها، و مشارکت همگان در همه موارد تصمیمساز، به رسمیت شناخته شدن استقلال افراد بهعنوان عناصر سازنده جامعه است (مانهایم، 1393: 14). از نظر روزنبام فرهنگ سیاسی دموکراتیک، شیوههای مهمی است که افراد را بهطور ذهنی نسبت به عناصر اساسی نظام سیاسیشان جهت میدهند (Rosenboum,1975:5). نگرش به فرهنگ دموکراتیک منعکسکننده ترجیحات هنجاری افراد، آگاهیها و اعتقادات آنها در ارتباط با مؤلفههای فرهنگ دموکراتیک است. با توجه به تعاریف نظری نگرش، نگرش آمیزهای از سه عنصر اساسی: شناختی (عقاید، آگاهیها یا اطلاعاتی که از سوی افراد کسب میشود)، عاطفی یا ارزیابی (احساس، عواطف درباره شخص، اندیشه، واقعه و ...) و رفتاری (تعهد و آمادگی افراد برای اقدام) است.
جدول ۱: شاخصسازی مفهوم نگرش به فرهنگ دموکراتیک
مفهوم |
ابعاد |
خرده ابعاد |
مولفهها |
نگرش به فرهنگ دموکراتیک |
شناختی |
آزادی |
بیان آزادانه |
آزادی تظاهرات |
|||
آزادی مطبوعات |
|||
حق مخالفت با حکومت |
|||
آزادی انتخابات |
|||
وجود احزاب مخالف |
|||
برابری اجتماعی |
تأمین حقوق برای همه بدون توجه به مذهب، نژاد، جنس |
||
محدودیت قدرت برای رهبران |
|||
جلوگیری از اعمالنفوذ ثروتمندان در ساختارهای حکومتی |
|||
جلوگیری از اعمالنفوذ رهبران برای واگذاری مشاغل حکومتی به بستگان |
|||
تساهل (مدارا) |
دادن اجازه به برگزاری اجتماعات به شکلهای مخالف |
||
اجازه به سخنرانی افراد غیر همعقیده |
|||
برگزاری تجمعات و اعتراضات توسط احزاب غیر همعقیده |
ادامه جدول ۱: شاخصسازی مفهوم نگرش به فرهنگ دموکراتیک
مفهوم |
ابعاد |
خرده ابعاد |
مولفهها |
نگرش به فرهنگ دموکراتیک |
شناختی |
مشارکت مدنی |
اجازه به شرکت افراد در انجمنهای مدرن مدنی |
مشارکت افراد در انجمنهای سُنتی مدنی |
|||
مشارکت آگاهانه افراد در همایشهای عمومی |
|||
پایبندی به قواعد بازی |
موافقت با حفظ آرای عمومی و عدم تقلب در آنها |
||
انجام کلیه فعالیت در چارچوب قانون |
|||
ایجاد ظرفیت برابر برای اکثریت افراد جامعه در تصمیمگیریها |
|||
برابر در نظر گرفتن شهروندان در برابر قانون |
|||
عاطفی |
آزادی |
بیان آزادانه |
|
آزادی تظاهرات |
|||
آزادی مطبوعات |
|||
برابری اجتماعی |
تأمین حقوق برای همه بدون توجه به مذهب، نژاد، جنس |
||
برابری جنسیتی |
|||
تساهل (مدارا) |
دادن اجازه به برگزاری اجتماعات به شکلهای مخالف |
||
نرمش در تعاملات اجتماعی |
|||
مشارکت مدنی |
اجازه به شرکت افراد در انجمنهای مدرن مدنی |
||
مشارکت افراد در انجمنهای مدنی |
|||
مشارکت افراد در احزاب مختلف |
|||
پایبندی به قواعد بازی |
اجرا و تسری قانون برای همه آحاد جامعه |
||
انجام کلیه فعالیت در چارچوب قانون |
|||
ایجاد ظرفیت برابر برای اکثریت افراد جامعه در تصمیمگیریها |
|||
برابر در نظر گرفتن شهروندان در برابر قانون |
|||
رفتاری |
آزادی |
آزادی در تصمیمگیری |
|
آزادی بیان |
|||
برابری اجتماعی |
تأمین حقوق برای همه بدون توجه به مذهب، نژاد، جنس |
||
تقسیم مساوی وظایف خانگی |
|||
برابری جنسیتی |
ادامه جدول ۱: شاخصسازی مفهوم نگرش به فرهنگ دموکراتیک
مفهوم |
ابعاد |
خرده ابعاد |
مولفهها |
|
|
تساهل (مدارا) |
اجازه به سخنرانی افراد غیر همعقیده و مخالف |
معاشرت با افراد غیر همعقیده |
|||
مشارکت مدنی |
مشارکت افراد در انجمنهای سُنتی مدنی |
||
مشارکت افراد در انجمنهای مدرن مدنی |
|||
مشارکت افراد در فعالیتهای مدنی |
|||
پایبندی به قواعد بازی |
موافقت با حفظ آرای عمومی و عدم تقلب در آنها |
||
اجرا و تسری قانون برای همه آحاد جامعه |
سرمایه اجتماعی: از دیدگاه پاتنام، سرمایه اجتماعی عبارت است از ویژگیهایی از سازمان اجتماعی چون اعتماد، هنجارها و شبکهها که میتوانند کارایی جامعه را از طریق تسهیل کنشهای تعاونی بهبود دهند (فیلد، 1386: 12-11). سرمایه اجتماعی بهطورکلی بهعنوان مجموعهای از قوانین و هنجارها، الزامات (تعهدات)،روابط متقابل و اعتماد حک شده در روابط اجتماعی، ساختارهای اجتماعی و سلسلهمراتب نهادی جامعه تعریفشده است که اعضای آن را قادر به دستیابی به اهداف جمعی و فردیشان میسازد (Colman, 1990: 134).
از نظر پاتنام سرمایه اجتماعی عبارت است از آن جنبههایی از سازمان اجتماعی (از قبیل هنجارها، شبکههای اجتماعی و اعتماد متقابل) که همیاری و هماهنگی افراد را برای دستیابی به منافع مشترک تسهیل میکنند. با توجه به این تعریف، پاتنام نقش تعیینکنندهای برای سرمایه اجتماعی در جهت بهبود کیفیت زندگی روزمره و هرچه دلپذیرتر کردن آن قائل است (پاتنام و همکاران، 1384).
متغیر سواد رسانهای: این 4 بخش- دسترسی، تجزیهوتحلیل، ارزیابی و تولید محتوا- با یکدیگر یک رویکرد مهارتمحور به سواد رسانهای را شکل میدهند. هر بخش سایر قسمتها را بهعنوان جزئی از فرآیند یادگیری غیرخطی و پویا پشتیبانی میکند. مثلاً یادگیری تولید محتوا به فرد کمک میکند تا آنچه دیگران تولید کردهاند را بهصورت حرفهای تجزیهوتحلیل کنند؛ مهارتهای تجزیهوتحلیل و ارزیابی، استفاده از اینترنت و گسترش دسترسیها را به روی فرد باز میکند.
جدول ۲: شاخصسازی مفهوم سرمایه اجتماعی
مفهوم |
ابعاد |
خرده ابعاد |
شاخصها |
سرمایه اجتماعی |
گروهها و شبکهها |
تشابه خصوصیات همگروهیها |
من نسبت به دوستانم احساس نزدیکی و همرنگی میکنم. |
تعداد دوستان صمیمی فرد |
|||
تعداد افراد مایل به کمک مالی |
اگر دچار مشکل شویم، خویشاوندانمان وقت خود را جهت حل آن برای ما اختصاص میدهند. |
||
اگر لازم باشد بستگانمان به بهترین نحو در راستای منافع ما عمل خواهند کرد. |
|||
تعداد افراد توانمند در کمک مالی |
آشنایانی که ما را میشناسند، احتمالاً مبلغ موردنیاز را به ما قرض میدهند. |
||
تعداد مراجعین جهت دریافت کمک |
خانواده من در محل زندگی جهت کمک به همسایگان خود کوشا هستیم. |
||
اعتماد و انسجام |
اعتماد بین شخصی |
اگر مطلبی را ندانم بهصراحت به دیگران میگویم؛ نمیدانم. |
|
نیت افراد در دوستیها، واضح و مشخص است. |
|||
اعتماد تعمیمیافته |
اطرافیان خود را صادق ارزیابی میکنم. |
||
اگر از کسی خوشم نیاید، سعی میکنم طوری رفتار کنم که او متوجه شود. |
|||
اعتماد نهادی |
اعتماد به نیروی انتظامی، اعتماد به مساجد و برنامههای آن، اعتماد به بازاریان، اعتماد به روحانیت، اعتماد به دانشگاهها، اعتماد به بیمارستانها، اعتماد به ادارات دولتی |
||
انسجام |
خانواده، منبع آرامش و راحتی من است. |
||
اطرافیانم برای من بهعنوان یک شخص ارزش قائلاند. |
|||
اقدام جمعی و همکاری |
کمک به دیگران، تعامل با دیگران، درخواست همکاری با ناآشنایان |
رابطه من با والدینم دوستانه است. در کارها به اعضای خانواده کمک میکنم. حاضرم در کارهای گروهی شرکت کنم. با درخواست و تقاضای کمک از سوی ناآشنایان موافقم. علاقه دارم تا با دیگر افراد و غریبهها در کارها همکاری کنم. |
|
اطلاعات و ارتباطات |
استفاده از رسانههای اطلاعاتی |
از رسانههای اطلاعاتی مثل روزنامه، مجله، اینترنت و ... استفاده میکنم. |
ادامه جدول ۲: شاخصسازی مفهوم سرمایه اجتماعی
مفهوم |
ابعاد |
خرده ابعاد |
شاخصها |
سرمایه اجتماعی |
اطلاعات و ارتباطات |
برقراری ارتباط با وسایل ارتباطی |
از طریق اینترنت (ایمیل، چت) با دوستانم در ارتباط هستم. |
از طریق تلفن همراه (برقراری تماس، ارسال پیامک) با دوستانم در ارتباط هستم. |
|||
انسجام اجتماعی و انعطافپذیری |
میزان ملاقاتها برای اهداف مختلف |
در روابط خود موجب آشنایی و دوستیهای جدید میشویم. |
|
در مؤسسات و نهادهای مختلف دوستانی دارم که جهت انجام امور با ما همکاری میکنند. |
|||
انسجام درونگروهی |
در موقعیتهای اجتماعی مختلف مایلم مطابق نظر دیگران رفتار کنم. |
||
از اینکه با دوستانم باشم و در اجتماعات آنان شرکت کنم لذت میبرم. |
|||
در گروه دوستان تصمیمگیری را با مشورت یکدیگر انجام میدهیم. |
|||
توانمندسازی |
میزان احساس شادی و قدرت تصمیمگیری و تغییر شرایط به نفع خود |
با دوستانم به گرمی و آغوش باز ارتباط برقرار میکنم. |
|
اگر در گروه دوستان تصمیمی گرفته شود که مطابق خواست من نباشد، تصمیم آنان را در جهت نظر خود تغییر میدهم. |
1- دسترسی: زمانی که دسترسی در شکل ابتدایی صورت میگیرد فرصتی ایجاد میشود تا سواد رسانهای رشد و توسعه یابد و مخاطب بهصورت مداوم به شکل معنیداری شیوه دسترسی خود به پیام رسانهها را بهروز کند.
2- تجزیه وتحلیل: عموم مردم در حال ارتقا سواد رسانهای خود در زمینههای پیامهای وسیع و گوناگونی همچون اینترنت هستند تا با دانش نسبی بتوانند از میان انبوه پیامها دست به گزینش بزنند و آنها را تفسیر کنند.
3- ارزیابی: هدف از بررسی سواد رسانهای و موضوعاتی که به آن پرداخته میشود باید مورد ارزیابی و سنجش قرار گیرد. ارزیابی انتقادی بر حجم قابلتوجهی از دانش مرتبط با زمینههای گسترده اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و تاریخی که در آن تولید محتوای رسانهای صورت میگیرد، استوار است.
4- تولید محتوا: اگرچه در تعریف سواد رسانهای صحبتی از تولید متون دیده نمیشود اما این نکته که افراد میتوانند از طریق سواد رسانهای محتوای آنلاین تولید کرده و مفاهیم موردنظر خود را مبادله کنند موردتوجه بسیاری از صاحبنظران قرارگرفته است (Vraga, Tully, Kotcher, Smithson, & Broeckelman-Post, 2015).
جدول ۳: شاخصسازی مفهوم سواد رسانهای
مفهوم |
ابعاد |
شاخصها |
سواد رسانهای |
دسترسی |
معمولاً برای تکمیل اطلاعات از انواع رسانهها استفاده میکنم. |
وقت و زمان مناسب برای استفاده از رسانههای موردعلاقه قرار میدهم. |
||
تجزیهوتحلیل |
رسانههای معتبر را منبع کسب اطلاعات قرار میدهم. |
|
پیامهایی که از رسانههای مختلف دریافت میکنم را موردبحث و بررسی قرار میدهم. |
||
ارزیابی |
شناخت کافی از چگونگی کشف درستی و نادرستی اطلاعات دارم. |
|
از اثرات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی اطلاعات بر افکارم اطلاع دارم. |
||
تولید محتوا |
پیامهایی را تولید میکنم و در شبکههای مجازی به اشتراک میگذارم. |
|
بیشتر پیامهایی را برای دیگران میفرستم که خودم تولید کرده باشم. |
جدول ۴: شاخصسازی مفهوم عامگرایی
مفهوم |
شاخصها |
عامگرایی |
به نظر من رئیس یک اداره باید تا آنجا که امکان دارد کار اداری بستگان و اقوام خویش را خارج از نوبت انجام دهد. |
به نظر من افسر راهنمایی و رانندگی باید بین دوستان و آشنایان نزدیک با دیگران در زمینه رعایت قوانین، تمایزی قائل نگردد. |
|
به نظر من بهتر است هر کس در کار، شریک و همکار خود را از اقوام و همشهریان خود انتخاب کند تا از غریبهها. |
|
به نظر من زندگی در کنار همسایههایی که از اقوام و نزدیکان هستند بهتر است. |
|
فکر میکنم سنتها و آدابورسوم قومی و محلی ما این روزها بهاندازه گذشته، چندان معتبر نیست. |
|
به نظر من هر کس اول متعلق به کشور خود است تا متعلق به قوم، استان یا شهرستان خود باشد. |
متغیر عامگرایی: عامگرایی در مقابل خاصگرایی، یکی از متغیرهای الگویی پارسونز است. این متغیرها با ورود به عرصه انتخاب کنشگر، انتخابهای وی را تحت تأثیر قرار میدهد؛ با ورود به نظام شخصیتی کنشگر، به خلق عادت انتخاب میانجامد؛ با ورود به سطح جمعی، به تعریف نقش میپردازند و با ورود به سطح فرهنگی، به تکوین ملاکهای ارزشی منتهی میشوند. در حالت عامگرایی، برخلاف خاصگرایی که در آن ملاکهای قدردانی بر ملاکهای شناختی تقدم و اولویت دارند، تقدم با ملاکهای شناختی است و این ملاکها بر قدردانی تقدم و اولویت دارند (محمدی اصل، 1390: 62-60).
2- اعتبار[5] و قابلیت اعتماد[6]
بهمنظور بررسی ابعاد و مؤلفههای درنظرگرفتهشده برای متغیر وابسته (نگرش به فرهنگ دموکراتیک)، از روش تحلیل عاملی تأییدی بهره گرفته شد. «هدف خلاصه کردن مقدار زیاد اطلاعات و تقلیل آنها به حداقل تعداد عامل بهمنظور پیشبینی است. در این روش، محقق از عاملها و یا ابعاد زیربنایی متغیرها شناخت قبلی دارد و با استفاده از روش تحلیل عاملی آنها را محک میزند. درواقع، در این روش تعداد عاملها را تحلیلگر مشخص میکند، بدین معنی که تحلیلگر قبل از اینکه تحلیل عاملی را به کار گیرد، میداند که چه تعداد عامل را باید به کار برد. این شیوه را تحلیل عاملی تأییدی مینامند» (منصورفر، 1388: 300). بدینمنظور حجم نمونهای معادل 50 نفر از شهروندان سمنانی که بهصورت تصادفی انتخاب شدند، به سؤالات پرسشنامه پاسخ دادند. میزان KMO و معنیدار بودن آزمون بارتلت، نشان داد دادهها مناسب تحلیل عاملی هستند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری، مبین متغیر نگرش به فرهنگ دموکراتیک هستند.
در این پژوهش برای تعیین قابلیت اعتماد از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. «در روش آلفای کرونباخ بین نمره تکتک گویهها با کل نمره ابزار یا آزمون همبستگی گرفته میشود و در آن فرض بر این است که انتظار میرود افرادی که در گویه معینی نمره معینی را میگیرند در گویههای دیگر نیز آنگونه عمل نمایند، چون همه گویههای ابزار طراحیشده در راستای سنجش یک چیز یا خصیصهی معین هستند. در اصل، وقتی آلفای کرونباخ محاسبه میشود، درواقع بین نمره هر گویه با کل نمره هر فرد همبستگی گرفته میشود و بین آن و تغییرپذیری کل تکتک گویهها مقایسه صورت میگیرد» (همان: 167). با انجام یک تحقیق مقدماتی با حجم نمونهای معادل 30 نفر از شهروندان سمنانی که بهصورت تصادفی انتخاب شدند، میزان آلفای کرونباخ برای متغیرها بالای 70/0 به دست آمد، که در علوم انسانی میزان آلفا موردقبول است (ادریسی، 1386).
ت- یافتههای تحقیق
1- یافتههای توصیفی
جدول ۵: توزیع فراوانی و درصدی متغیرهای زمینهای
|
جنسیت |
منطقه سکونت (در سمنان) |
وضعیت تأهل |
||||||||
|
مرد |
زن |
شرق |
شمال |
غرب |
جنوب |
مرکز |
مجرد |
متأهل |
جداشده از همسر |
همسر فوتشده |
فراوانی |
191 |
185 |
86 |
118 |
44 |
63 |
67 |
149 |
207 |
14 |
8 |
درصد معتبر |
50.8 |
49.2 |
22.8 |
31.2 |
11.6 |
16.7 |
17.7 |
39.4 |
54.8 |
3.7 |
2.1 |
با توجه به حجم نمونه بررسیشده طبق نتایج بهدستآمده از جدول فوق، تقریباً نیمی از نمونه را مردان و نیمی دیگر را زنان تشکیل دادهاند. 31 درصد حجم نمونه از شمال سمنان، 22 درصد شرق سمنان، 17 درصد مرکز سمنان، 16 درصد جنوب سمنان و 11 درصد از غرب سمنان هستند. 54 درصد حجم نمونه متأهل هستند و تقریباً 40 درصد مجرد هستند.
جدول ۶: توزیع فراوانی و درصدی نگرش به متغیرهای اصلی
|
نگرش به فرهنگ دموکراتیک |
سرمایه اجتماعی |
سواد رسانهای |
عامگرایی |
||||||||
|
پایین |
متوسط |
بالا |
پایین |
متوسط |
بالا |
پایین |
متوسط |
بالا |
پایین |
متوسط |
بالا |
فراوانی |
49 |
262 |
67 |
36 |
222 |
120 |
47 |
267 |
64 |
79 |
254 |
45 |
درصد معتبر |
13 |
69.3 |
17.7 |
9.5 |
58.7 |
31.7 |
12.4 |
70.6 |
16.9 |
20.9 |
67.2 |
11.9 |
طبق نتایج بهدستآمده از جدول فوق، نگرش به فرهنگ دموکراتیک میان 69 درصد پاسخگویان متوسط است. سرمایه اجتماعی 58 درصد پاسخگویان در حد متوسط است. سواد رسانهای 70 درصد پاسخگویان در حد متوسط است. عامگرایی 67 درصد پاسخگویان در حد متوسط است.
2- یافتههای استنباطی
2-1- بررسی فرضیهها
به نظر میرسد بین سرمایه اجتماعی و نگرش به فرهنگ دموکراتیک رابطه وجود دارد.
جدول ۷: آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین سرمایه اجتماعی و نگرش به فرهنگ دموکراتیک
|
سرمایه اجتماعی |
|
نگرش به فرهنگ دموکراتیک |
r |
.414** |
Sig |
.000 |
|
N |
378 |
نگرش به فرهنگ دموکراتیک در فاصله اطمینان 95 درصد با سطح معناداری0.000Sig= با سرمایه اجتماعی همبستگی معناداری دارد و با توجه به قدر مطلق ضریب همبستگی که برابر است با 0.41r= شدت رابطه قوی ارزیابی میشود. علامت این ضریب که مثبت است گویای جهت مستقیم رابطه بین دو متغیر است. بهعبارتدیگر هرچه سرمایه اجتماعی افزایش یابد، نگرش به فرهنگ دموکراتیک نیز بیشتر موردپذیرش قرار میگیرد و بالعکس.
به نظر میرسد بین سواد رسانهای و نگرش به فرهنگ دموکراتیک رابطه وجود دارد.
جدول ۸: آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین سواد رسانهای و نگرش به فرهنگ دموکراتیک
|
سواد رسانهای |
|
نگرش به فرهنگ دموکراتیک |
r |
.329** |
Sig |
.000 |
|
N |
378 |
نگرش به فرهنگ دموکراتیک در فاصله اطمینان 95 درصد با سطح معناداری0.000Sig= با سواد رسانهای همبستگی معناداری دارد. با توجه به قدر مطلق ضریب همبستگی که برابر است با 0.32r= شدت رابطه متوسط ارزیابی میشود. علامت این ضریب که مثبت است گویای جهت مستقیم رابطه بین دو متغیر است. بهعبارتدیگر هرچه سواد رسانهای افزایش یابد، نگرش به فرهنگ دموکراتیک نیز بیشتر موردپذیرش قرار میگیرد و بالعکس.
به نظر میرسد بین عامگرایی و نگرش به فرهنگ دموکراتیک رابطه وجود دارد.
جدول ۹: آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین عامگرایی و نگرش به فرهنگ دموکراتیک
|
عامگرایی |
|
نگرش به فرهنگ دموکراتیک |
r |
.267** |
Sig |
.000 |
|
N |
378 |
نگرش به فرهنگ دموکراتیک در فاصله اطمینان 95 درصد با سطح معناداری0.000Sig= با عامگرایی همبستگی معناداری دارد. با توجه به قدر مطلق ضریب همبستگی که برابر است با 0.26r= شدت رابطه متوسط ارزیابی میشود. علامت این ضریب که مثبت است گویای جهت مستقیم رابطه بین دو متغیر میباشد. بهعبارتدیگر هرچه عامگرایی افزایش یابد، نگرش به فرهنگ دموکراتیک نیز بیشتر موردپذیرش قرار میگیرد و بالعکس.
2-2- رگرسیون چند متغیره تحقیق
به نظر میرسد متغیرهای سرمایه اجتماعی، سواد رسانهای و عامگرایی بر نگرش به فرهنگ دموکراتیک مؤثر است.
با توجه به معناداری آزمون همبستگی پیرسون بین متغیرهای سرمایه اجتماعی، سواد رسانهای و عامگرایی با نگرش به فرهنگ دموکراتیک که پیششرط آزمون رگرسیون است، حال در اینجا جهت تعیین میزان تأثیر سرمایه اجتماعی، سواد رسانهای و عامگرایی بر نگرش به فرهنگ دموکراتیک از رگرسیون خطی با روش Stepwise استفاده شدهاست. به کمک این روش سه مدل برای تبیین متغیر وابسته پیشنهاد شدهاست؛
- سرمایه اجتماعی؛
- سرمایه اجتماعی، عامگرایی؛
- سرمایه اجتماعی، عامگرایی، سواد رسانهای.
جدول ۱۰: مدل رگرسیون پیشبینیشده
مدل |
مجذورضریب تعیین (R2) |
ضریب تعدیلیافته |
3 |
.267 |
.261 |
با توجه به نتایج جدول بالا، مقدار ضریب تبیین (R2) بهدستآمده برای تبیین نگرش به فرهنگ دموکراتیک در مدل بالا R2=0.26 است؛ درواقع نگرش به فرهنگ دموکراتیک به میزان 26% توسط سرمایه اجتماعی، عامگرایی، سواد رسانهای تبیین میشود.
2-3- تحلیل مسیر
تحلیل مسیر در این مقاله در سه مرحله انجام میشود که با توجه به ضرایب Beta استخراجشده از جداول رگرسیونی اثرات مستقیم و غیرمستقیم هریک از متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته بهصورت زیر محاسبه شدهاست:
جدول ۱۱: تحلیل مسیر مرحله اول
|
ضرایب رگرسیونی استانداردنشده |
ضرایب رگرسیونی استانداردشده |
t |
Sig. |
|
B |
Std. Error |
Beta |
|||
مقدار ثابت |
51.529 |
7.610 |
|
6.771 |
.000 |
سرمایه اجتماعی |
.300 |
.051 |
.288 |
5.863 |
.000 |
سواد رسانهای |
.815 |
.167 |
.239 |
4.872 |
.000 |
عامگرایی |
1.474 |
.257 |
.259 |
5.738 |
.000 |
شکل ۱. نمودار تحلیل مسیر مرحله اول
جدول ۱۲: تحلیل مسیر مرحله دوم
|
ضرایب رگرسیونی استاندارد نشده |
ضرایب رگرسیونی استانداردشده |
t |
Sig. |
|
B |
Std. Error |
Beta |
|||
مقدار ثابت |
69.961 |
6.766 |
|
10.340 |
.000 |
سواد رسانهای |
1.373 |
.153 |
.420 |
8.969 |
.000 |
عامگرایی |
.851 |
.255 |
.156 |
3.334 |
.001 |
در این مرحله سرمایه اجتماعی متغیر وابسته و سواد رسانهای و عامگرایی متغیرهای مستقل هستند.
شکل ۲. نمودار تحلیل مسیر مرحله دوم
جدول ۱۳:تحلیل مسیر مرحله سوم
|
ضرایب رگرسیونی استاندارد نشده |
ضرایب رگرسیونی استانداردشده |
t |
Sig. |
|
B |
Std. Error |
Beta |
|||
مقدار ثابت |
29.409 |
1.702 |
|
17.279 |
.000 |
عامگرایی |
-.172 |
.086 |
-.103 |
-2.010 |
.045 |
در این مرحله سواد رسانهای متغیر وابسته و عامگرایی متغیر مستقل است.
شکل ۳. نمودار تحلیل مسیر مرحله سوم
جدول ۱۴: مجموع تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته
متغیر مستقل |
اثرات مستقیم |
اثرات غیرمستقیم |
مجموع تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم هر متغیر |
سرمایه اجتماعی |
28/0 |
_ |
28/0 |
عامگرایی |
25/0 |
01/0 |
26/0 |
سواد رسانهای |
23/0 |
- |
23/0 |
در نهایت ضرایب رگرسیونی مدل تحقیق بهصورت زیر است:
شکل ۴. نمودار نهایی تحلیل مسیر
نتیجهگیری
نتایج توصیفی حاکی از آن است که تقریباً نیمی از نمونه را مردان و نیمی دیگر را زنان تشکیل دادهاند. 31 درصد حجم نمونه از شمال سمنان، 22 درصد شرق سمنان، 17درصد مرکز سمنان، 16 درصد جنوب سمنان و 11درصد از غرب سمنان هستند. 54درصد حجم نمونه متأهل و تقریباً 40درصد مجرد هستند. تقریباً 50درصد حجم نمونه دارای تحصیلات لیسانس هستند.
نگرش به فرهنگ دموکراتیک میان 69درصد پاسخگویان متوسط است. سرمایه اجتماعی 58 درصد پاسخگویان متوسط است. سواد رسانهای 70 درصد پاسخگویان است. عامگرایی 67 درصد پاسخگویان متوسط است.
نتایج فرضیهها نشان میدهد که هرچه سرمایه اجتماعی، سواد رسانهای و عامگرایی افزایش یابد، نگرش به فرهنگ دموکراتیک نیز بیشتر موردپذیرش قرار میگیرد و بالعکس.
مدل بهدستآمده از تحلیل مسیر نشان میدهد هر سه متغیر سرمایه اجتماعی، عامگرایی و سواد رسانهای به شکل مستقیم بر نگرش به فرهنگ دموکراتیک تأثیر میگذارند. دو متغیر عامگرایی و سواد رسانهای به شکل غیرمستقیم نیز بر متغیر وابسته مؤثر هستند. متغیر عامگرایی از طریق تأثیر بر سرمایه اجتماعی و سواد رسانهای بر متغیر وابسته مؤثر است و متغیر سواد رسانهای از طریق تأثیر بر سرمایه اجتماعی بر نگرش به فرهنگ دموکراتیک تأثیر میگذارد. بهطورکلی هر سه متغیر تأثیری مستقیم و مثبت بر نگرش به فرهنگ دموکراتیک دارند. ازلحاظ میزان تأثیرگذاری، متغیر سرمایه اجتماعی با 28 درصد بیشتر از دو متغیر دیگر مؤثر است و متغیر عامگرایی با 26 درصد بیشتر از متغیر سواد رسانهای بر متغیر وابسته تأثیر میگذارند و در نهایت متغیر سواد رسانهای به میزان 23 درصد بر نگرش به فرهنگ دموکراتیک تأثیر میگذارد.
بهمنظور مقایسه نتایج تحقیق حاضر با پیشینه پژوهش میتوان به پژوهشهای زیر اشاره کرد: نتایج حاجیزاده (1396) نیز نشان میدهد که بین سرمایه اجتماعی و نگرش به دموکراسی در بین دانشجویان دانشگاه تهران رابطه وجود دارد. همچنین نتایج و یافتههای تحقیق ذوالفقاری (1394) حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی و نگرش به دموکراسی به لحاظ آماری رابطه وجود دارد ازاینرو میتوان نتیجه گرفت که بین سرمایه اجتماعی و نگرش به دموکراسی بین دانشجویان دانشگاههای سراسری، علوم پزشکی، آزاد اسلامی، پیام نور در جمهوری اسلامی ایران به لحاظ آماری رابطه وجود دارد. یافتههای تحقیق عظیمی (1391) نشان میدهد با افزایش سرمایه اجتماعی در میان دانشجویان، سطح شهروندی دموکراتیک آنان نیز افزایش مییابد. گزارش سازمان «مرسی کورپ» (2017) نشان میدهد که سرمایه اجتماعی-هنجارها، روابط و شبکههایی که افراد را قادر به عملکرد جمعی میسازد- بهطور فزایندهای با توسعه مثبت و نتایج خوب زیستن ارتباط دارد. جوامع با سرمایه اجتماعی بالاتر، سلامت بیشتر، درگیریهای خشونتآمیز کمتر و جرم کمتر، دسترسی به تحصیلات بیشتر و رشد اقتصادی بیشتری را تجربه میکنند. شواهد حاکی از آن است که جوامعی که سرمایه متنوعی از شبکههای اجتماعی و انجمنهای مدنی را در اختیار دارند، در موقعیت بهتری برای مقابله با فقر و آسیبپذیری، حل اختلافات و استفاده از فرصتهای جدید قرار دارند. ویجیان پیلای و همکاران (2011) که در فاصله سالهای 2006-2005 در پیمایشی در چهار کشور آمریکای لاتین به سنجش رابطه سرمایه اجتماعی و نگرشهای دموکراتیک پرداختهاند، ارزشهای دموکراتیک را با چهار سؤال درباره 1- میزان دموکراتیک بودن قوانین محلی، 2- نگرش به آزادی اندیشه، 3- نگرش به آزادی بیان و 4- نگرش به آزادی مذهب مورد سنجش قرار دادهاند. نتایج تحلیل الکس وان سیکل (2003) نشان داد که رابطه معناداری بین مشارکت در سازمانهای جامعه مدنی و بحث سیاسی، اعتماد سیاسی و حمایت از دموکراسی وجود دارد.
بررسی نظریههای موجود نیز نشان میدهد که سرمایه اجتماعی بهطورکلی به ارتباط متقابل بین افراد و کنشهای آن در یک جامعه میپردازد، از دیدگاه نظریهپردازان کلاسیک (مارکس، دورکیم، زیمل، ماکس وبر) گرفته تا نظریهپردازان مدرن (بوردیو، فوکویاما، پاتنام، کلمن، بیکر، لین، گیدنز، اینگلهارت و ...) همگی بر وجود سرمایه اجتماعی بهعنوان یک منبع مفید و یا بالقوهای که میتواند در تسهیل کنشهای اجتماعی میان افراد و جامعه نقش مهمی ایفا کند، تأکید ورزیدهاند.
آلموند و وربا به این نتیجه رسیدند که عضویت در سازمانها بهطور مثبت، صلاحیتها و توانایی مدنی افراد را تحت تأثیر قرار میدهد. شخص از نظر ذهنی اعتقاد دارد که میتواند بر حکومت تأثیر داشته باشد، ولی ممکن است لزوماً به پیامد عملی نیانجامد. ولی همین آمادگی ذهنی زمینه توانایی سیاسی (مشارکت سیاسی) افراد را افزایش میدهد (Almond & Werba, 1965: 300-324). برم و ران تعدادی از متغیرها از جمله مدارا، اعتماد متقابل، عضویت و مشارکت در سازمانهای جامعه مدنی را که بر فرهنگ سیاسی دموکراتیک تأثیر دارند، مورد تأکید قرار میدهند. اینگلهارت و ولزل معتقدند هرچه در کشوری اعتماد اجتماعی بین افراد بالاتر باشد و رضایتمندی از زندگی بیشتر باشد، امکان شکلگیری نهادهای دموکراتیک بیشتر است (Inglehart & Welzel, 2002).
پیشنهادها و راهکارها
ازآنجاییکه یکی از ابعاد نگرش به فرهنگ دموکراتیک، بعد رفتاری است، استفاده از روشهای کیفی در کنار روش کمی به درک این مفهوم و شناخت واقعیتر آن کمک میکند. یکی از ابعاد نگرش به فرهنگ دموکراتیک، مشارکت مدنی است. بهمنظور تقویت این بعد، باید در جهت فراهم کردن زمینه مشارکت بخشهای دولتی و غیردولتی مثل مانند سازمان های مردم نهاد و انجمن فعالان مدنی، مساجد و مراکز دینی تلاش جدی نمود. آزادی و برابری دو بعد از نگرش به فرهنگ دموکراتیک هستند. این ابعاد در بیشتر مواقع در مباحث سیاسی مطرح هستند، حالآنکه آزادی و برابری بهعنوان امری اجتماعی از درون فرهنگ خانواده باید موردتوجه قرار گیرد. توجه یکسان به فرزند دختر و پسر در خانواده و حذف تقسیمبندیهای دست و پاگیر جنسیتی بهتر است از خانواده شروع شود تا قابل تسری به جامعه باشد. در این سواد رسانهای رابطهای مستقیم و مثبت با نگرش به فرهنگ دموکراتیک دارد. ازآنجاکه استفاده از رسانههای مختلف بهویژه شبکههای اجتماعی مجازی رو به فزونی دارد، پیشنهاد میشود میزان و نحوه استفاده افراد از فضای مجازی باید موردتوجه قرار گیرد و آموزشهای لازم در اختیار آنان قرار گیرد. کتاب آموزشی «تفکر و سواد رسانهای» که در دوره دوم آموزش متوسطه تدریس میشود اقدام مهمی است که بهتر است در ابعاد وسیعتر و برای گروههای سنی مختلف همراه با آموزشهای نظری و عملی نیز طراحی شود چراکه بسیاری از بزرگسالان نیز به این آموزشها نیاز دارند.