ارائه الگوی بر اساس نظریه مشارکت به منظور نیل به شاخص‌های توسعه سیاسی پس از انقلاب اسلامی ایران

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانش آموخته دوره دکتری رشته جامعه شناسی سیاسی، دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز، تهران، ایران

2 دانشیار گروه جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی ، واحد رودهن ،ایران.

3 دانشیار گروه جامعه شناسی واحد تهران مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران ، ایران

چکیده

هدف از پژوهش حاضر شاخص­های اثر بخش بر توسعه سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی بر اساس نظریه مشارکت است. در این تحقیق به دلیل آنکه لازم بود توجه به بستر و زمینه تحقیق و با استخراج دانش ضمنی خبرگان پدیده مورد مطالعه از ابعاد مختلف مورد جست­وجو قرار گیرد، لذا از روش کیفی که رویکردی منعطف بوده و یافته‌های آن به صورت خود جوش ظاهر می­شوند، استفاده شده و از بین راهبردهای مختلف تحقیق کیفی از راهبرد گرانددتئوری استفاده شد. در پژوهش حاضر از 15 نفر متخصص در حوزه‌های سیاسی و اقتصادی به عنوان جامعه پژوهش بهره برده شد. حجم نمونه در پژوهش حاضر با استفاده از اصل اشباع نظری تعیین می­شود که این افراد با استفاده از نمونه‌گیری هدفمند انتخاب می­شوند. روش‌های گردآوری اطلاعات پژوهش به دو دسته کتابخانه‌ای و میدانی از روش مصاحبه تقسیم می‌شود. در خصوص گردآوری اطلاعات مربوط به ادبیات موضوع و پیشینه پژوهش از روش‌های کتابخانه‌ای و جهت جمع­آوری اطلاعات از روش میدانی با مصاحبه از خبرگان پژوهش استفاده می‌شود. نتایج پژوهش بدین گونه بود که پس از بررسی کدهای باز و دسته­بندی آنها، محقق در قالب 30 مقوله را با استفاده از پارادیم استراوس و کوربین دسته­بندی نموده است و با انجام مصاحبه­ها و تحلیل داده­ها، درک عمیق­تری در رابطه با موضوعات مطرح شده بدست آورده است براساس نتایج حاصل از بخش کیفی، مشخص گردید که شاخص­های علی مرتبط با توسعه سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی بر اساس نظریه مشارکت عبارتند از: کیفیت زندگی کاری شهروندان و داشتن آزادی بیان، پاسخگویی و مسئولیت­پذیری، فرهنگ جامعه، اسناد و قوانین بالادستی. همچنین مشخص گردید که شاخص­های زمینه­ای مرتبط با توسعه سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی بر اساس نظریه مشارکت عبارتند از: آموزش و توسعه و مهارت افزایی، تیم سازی، الزامات فرهنگی- اجتماعی، الزامات قانونی، زیرساخت فناوری اطلاعات.
 

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Presenting a Model based on the Theory of Participation to Achieve Political Development Indicators After the Islamic Revolution of Iran

نویسندگان [English]

  • Karim Mohammadi 1
  • Majid Radfar 2
  • Zahra Hazrati Soumea 3
1 Ph.D student of Political Sociology, Islamic Azad University, Central Tehran branch
2 *. Associate Professor of Sociology Department, Islamic Azad University, Roudhen branch , Iran.
3 Associate Professor of Sociology Department, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
چکیده [English]

The aim of this study is to identify effective indicators of political development in Iran following the Islamic Revolution, grounded in the theory of participation. In this study, it was essential to consider the context and background of the research while exploring the phenomenon from various dimensions by extracting the tacit knowledge of experts. Therefore, a qualitative method was employed, which is a flexible approach that yields spontaneous findings. Among the various qualitative research strategies, the grounded theory strategy was utilized. The research population consisted of 15 experts in the fields of politics and economics. The sample size in the present study is determined using the principle of theoretical saturation, and participants are selected through purposive sampling. The methods of collecting research information are divided into two categories: library research and field research, which includes the interview method. Library methods are employed to gather information pertaining to the subject literature, research background, and field methods, which involve collecting data through interviews with research experts. The research findings indicated that after examining the open codes and categorizing them, the researcher organized the data into 30 categories using the Strauss and Corbin paradigm. Through conducting interviews and analyzing the data, the researcher gained a deeper understanding of the issues presented. Based on the findings from the qualitative section, it was determined that the causal indicators related to political development in Iran after the Islamic Revolution, according to the theory of participation, include the quality of citizens' working life, freedom of expression, accountability and responsibility, societal culture, and foundational legal documents. Additionally, the contextual indicators associated with political development in Iran post-Islamic Revolution, as per the theory of participation, encompass education and skill development, team building, socio-cultural needs, legal requirements, and information technology infrastructure.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Iran
  • Political development
  • Civic participation
  • Changes in social conditions
  • Political parties
  • اکبرزاده، اسدی، مسعود؛ کریمی فرد، حسین زاده (1401)، «تأثیر فهم سیاسی مبتنی بر عقلانیت فقهی بر چگونگی شکل‌گیری نظام سیاسی در ایران پس از انقلاب اسلامی»، ماهنامه جامعه‌شناسی سیاسی ایران، 5(12)،2-16.‎
  • آقا محمدی، بهروز؛ صدیق، میر ابراهیم؛ شیرزادی، رضا (1401)، «کارکرد نهادهای سیاسی – مدنی و نقش آن در توسعه سیاسی کشور»، پژوهش‌های جغرافیای انسانی، 54(4): 1262-1247.
  • پریزاد، رضا؛ سلیمانی، محمدمهدی (1401)، «نقش نهاد ملی حمایت از حقوق بشر در پیشبرد توسعه سیاسی جمهوری اسلامی ایران»، مجله پژوهش ملل، 82، 36-7.
  • جلالیان، عسگر؛ شهرکی، حسین (1401)، «تأثیر توسعه سیاسی بر تحقق حق بر محیط‌زیست سالم»، همایش مطالعات مدیریت، حسابداری و حقوق، دوره 6؛ 1376-1372.
  • رحیمی، حسین (1378)، «نقش احزاب در توسعه سیاسی و امنیت ملی» فصلنامه مطالعات راهبردی، 2(4)، 127-146.
  • سیف زاده، سید حسین (1373)، نظریه‌های مختلف درباره راهه‌ای گوناگون نوسازی و دگرگونی سیاسی، تهران: نشر قومس.
  • صباغ کرمانی، مجید؛ باسخا، مهدی (1388)، «نقش حکمرانی خوب در بهبود کارکرد هزینه‌های دولت»، مطالعه موردی بخش بهداشت و آموزش کشورهای اسلامی، تحقیقات اقتصادی، 44(86)، 109-130.
  • صدیق، میرابراهیم؛ عطایی واله، حسین؛ امینی، آرمین (1401)، نقش نهادهای مدنی و دیپلماسی شهری در توسعه سیاسی ایران، جامعه‌شناسی سیاسی ایران، 22، 558-536.
  • عرب احمدی، احمد؛ حمیدی، کامبیز (1397)، شناسایی عوامل مرتبط در ارزیابی خط‌مشی‌های توسعه منابع انسانی کارکنان دولت، خط‌مشی گذاری عمومی در مدیریت، 9، 49-35.
  • علی محسنی، محسن و دانایی‌فرد، حسن (1392)، تبیین چگونگی شکل‌گیری نزدیک‌بینی سیاستی در نظام خط‌مشی گذاری ایران با تأکید بر خط‌مشی‌های حوزه جمعیت، مطالعات راهبردی بسیج، شماره 73.
  • گلشنی، احمد و همکاران (1399)، «نقش سرمایه اجتماعی در توسعه سیاسی و اجتماعی ایران بعد از انقلاب اسلامی»، فصلنامه تخصصی علوم سیاسی، 16(53)، 79-94.‎
  • ملکی، پرویز؛ ظهرابی، چنور؛ صدفی، ذبیح اله و جهانگیری، علیرضا (1401)، «تبیین جامعه‌شناختی عوامل مؤثر بر نگرش به عملکرد توسعه‌ای دولتمردان در ایران (از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه‌های دولتی و غیر دولتی شهر زنجان)»، مجله مطالعات راهبردی ورزش و جوانان، 56(2): 393-369.
  • مهدوی عادلی، محمدحسین، حسین زاده بحرینی، محمدحسین و جوادی، افسانه (1387)، «تأثیر حکمرانی خوب برجذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در کشورهای با درآمد متوسط»، دانش و توسعه، 15(24)، 85-102.
  • نوروزی، مرندی (1401)، «بررسی مشارکت سیاسی تشکل‌های دانشجویی دانشگاه‌های شهرکرد بر مبنای نظریه الزام سیاسی»، پ‍‍‍ژوهش‌نامه فرهنگ و معارف دینی 2(1)، 70-82.‎
  • Boone, L. E, & Kurtz, D. L. (2019). Contemporary business. John Wiley & Sons
  • Fukuyama, F. (2020). Political development. In S. M. Amadae (Ed.), The Oxford Handbook of Political Science (pp. 137-167). Oxford University Press.
  • Huntington, S. P. (1968). Political development and political decay. World politics, 20(2), 183-207.
  • Janooski, T. (2018), Problems of Policy Implementation in Developing Nations: The Nigerian Experience. J. Soc. Sci., 11(1): 63-69.
  • Komeili, D.K. (2017). Information systems innovations and supply chain management: Channel relationships and firm performance. Journal of the Academy of Marketing Science 34(1): 40–54.
  • Pye, L. W. (1966). Political Development. Princeton University Press.