%0 Journal Article %T بررسی تطبیقی انقلاب‌های جهان اسلام بر اساس نظریه جیمز دیویس (مطالعه موردی: انقلاب تونس، مصر و لیبی) %J جامعه‌شناسی سیاسی جهان اسلام %I دانشگاه شاهد %Z 2980-9371 %A هراتی, محمد جواد %A یوسفی, غلامرضا %D 2019 %\ 09/23/2019 %V 7 %N 15 %P 281-302 %! بررسی تطبیقی انقلاب‌های جهان اسلام بر اساس نظریه جیمز دیویس (مطالعه موردی: انقلاب تونس، مصر و لیبی) %K جیمز دیویس %K انقلاب %K تونس %K مصر %K لیبی %R 10.22070/iws.2019.4040.1723 %X نظریه­های انقلاب در شرایطی ارائه شده­اند که اغلب جامعه آماری محدودی را داشته­اند. به همین دلیل در برخی موارد با در نظر گرفتن چند انقلاب نظریه­ای ارائه‌شده که ممکن است نظریه اشکالاتی در تبیین انقلاب­های بعدی با مشکل مواجه باشد. به همین دلیل ارزیابی میزان آزمون­پذیری نظریه­های  انقلاب و تطبیق این دسته از نظریه­ها با انقلاب­های جدید­­الوقوع امری مهم در تأیید یا رد نظریه است و در اصلاح مطالعات این حوزه مؤثر است. به نظر می­رسد که برخی از نظریه­های انقلاب تبیین­کننده شرایط خاص اجتماعی هستند و برخی دیگر، توان پاسخگویی به چرایی انقلاب را ندارند؛ و یا در تبیین دقیق آن ناتوان هستند. به همین منظور بررسی نظریه­های انقلاب با تحولات انقلابی در جهان اسلام اهمیت دارد. یکی از این نظریه­های انقلاب است که در قالب نظریه­های خُرد انقلاب مطرح می شود، نظریه محرومیت نسبی جیمز دیویس است. سؤال مقاله حاضر این است که نظریه محرومیت نسبی تا چه اندازه با تحولات انقلابی در سه کشور مورد بحث مقاله مطابقت دارد. نگارندگان بر این باورند که نظریه مذکور تا حدودی می­تواند علل انقلاب در کشورهای  مذکور را توضیح دهد اما نگاهی جامع به علل این انقلاب­ها ندارد و برای تبیین دقیق تری  از انقلاب­ها  بایستی  به سایر نظریه­ها نیز توجه نمود. %U https://iws.shahed.ac.ir/article_1046_405bb6fa87b31098a8dfead2732b3db5.pdf